اخبار سخت افزار-گیم

[Raha]

بررسی تفاوت‌های سیستم گیمینگ و لپ تاپ گیمینگ: کدام بهتر است؟...​

با رشد سریع صنعت گیمینگ و افزایش تعداد بازی‌های با کیفیت بالا، انتخاب میان سیستم های دسکتاپ و لپ‌تاپ‌های گیمینگ به یک پرسش اصلی برای مشتریان تبدیل شده است. با ما همراه باشید تا در مجله لیون کامپیوتر و در این مطلب به تفاوت‌ها، مزایا و معایب هر یک از این دو پلتفرم می‌پردازد تا به شما در انتخاب انتظارات و نیازهای خود کمک کنیم.

معرفی سیستم دسکتاپ گیمینگ​

در دنیای امروز که بازی‌های ویدیویی به یکی از محبوب‌ترین سرگرمی‌ها تبدیل شده‌اند، سیستم دسکتاپ گیمینگ به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای تجربه‌ای حرفه‌ای و لذت‌بخش از بازی‌ها مطرح است. این سیستم‌ها به طور خاص طراحی شده‌اند تا بتوانند از عهده اجرای بازی‌های سنگین و مدرن با بهترین کیفیت برآیند.

سیستم دسکتاپ گیمینگ یک کامپیوتر ثابت است که به طور ویژه برای اجرای بازی‌ها طراحی و ساخته شده است. این سیستم‌ها می‌توانند به صورت از پیش مونتاژ شده یا به شکل مودولار و قابل شخصی‌سازی تهیه شوند. از ویژگی‌های اصلی این نوع سیستم‌ها می‌توان به سخت‌افزارهای قدرتمند، سیستم خنک‌کننده پیشرفته، و قابلیت‌های ارتقا اشاره کرد.

ویژگی‌های سیستم دسکتاپ گیمینگ​

۱. سخت‌افزار پیشرفته​

سیستم‌های گیمینگ مجهز به سخت‌افزارهای پیشرفته و قدرتمندی هستند که شامل موارد زیر می‌شوند:

• پردازنده (CPU): پردازنده‌های چند هسته‌ای با سرعت بالا برای پردازش وظایف پیچیده.
• کارت گرافیک (GPU): کارت گرافیک‌های قدرتمند برای ارائه گرافیک خیره‌کننده و نرخ فریم بالا.
• حافظه رم (RAM): رم‌هایی با ظرفیت و سرعت بالا (۱۶ گیگابایت یا بیشتر).
• ذخیره‌سازی: استفاده از SSD برای سرعت و HDD برای فضای ذخیره‌سازی بزرگ.

۲. سیستم خنک‌کننده​

سخت‌افزار قدرتمند گرمای زیادی تولید می‌کند. بنابراین، استفاده از سیستم‌های خنک‌کننده‌ قوی مانند خنک‌کننده‌های مایع یا بادی ضروری است.

۳. قابلیت شخصی‌سازی​

یکی از مزیت‌های بزرگ دسکتاپ گیمینگ، امکان شخصی‌سازی و ارتقای قطعات است. کاربران می‌توانند بر اساس نیاز و بودجه خود اجزای مختلفی مانند کارت گرافیک، رم و حتی کیس را تغییر دهند.

۴. طراحی جذاب​

کیس‌های گیمینگ معمولاً با نورپردازی RGB و طراحی‌های مدرن عرضه می‌شوند که ظاهری چشم‌گیر به سیستم می‌بخشند.

۵. پشتیبانی از تجهیزات جانبی​

سیستم‌های گیمینگ معمولاً با مانیتورهای با رزولوشن بالا و نرخ تازه‌سازی سریع (مانند 144Hz) و تجهیزات جانبی مانند کیبورد و ماوس گیمینگ هماهنگ می‌شوند.

کاربردهای فراتر از گیمینگ​

سیستم‌های دسکتاپ گیمینگ تنها محدود به بازی نیستند. این سیستم‌ها برای کارهای حرفه‌ای مانند طراحی گرافیک، تدوین ویدیو، انیمیشن‌سازی و حتی اجرای برنامه‌های مهندسی و علمی نیز استفاده می‌شوند. این تطبیق‌پذیری، ارزش افزوده‌ای برای کاربران حرفه‌ای فراهم می‌کند.

سیستم دسکتاپ گیمینگ گزینه‌ای ایده‌آل برای علاقه‌مندان به بازی‌های حرفه‌ای و سنگین است. با داشتن سخت‌افزار قدرتمند، امکان شخصی‌سازی و ارتقا، و طراحی جذاب، این سیستم‌ها می‌توانند تجربه‌ای بی‌نظیر از بازی و حتی کارهای حرفه‌ای دیگر ارائه دهند. با این حال، قبل از خرید سیستم گیمینگ باید نیازها و بودجه خود را به دقت بررسی کنید تا بهترین انتخاب را داشته باشید.

معرفی لپ تاپ گیمینگ​

لپ تاپ گیمینگ یکی از محبوب‌ترین گزینه‌ها برای گیمرهایی است که به دنبال ترکیبی از قدرت پردازشی بالا و قابلیت حمل هستند. این دستگاه‌ها با طراحی خاص و سخت‌افزارهای پیشرفته، امکان تجربه‌ای روان و حرفه‌ای از بازی‌ها را فراهم می‌کنند. لپ‌تاپ گیمینگ نوعی کامپیوتر قابل‌حمل است که به طور خاص برای اجرای بازی‌های کامپیوتری طراحی شده است. این دستگاه‌ها به سخت‌افزار قدرتمند و ویژگی‌هایی مانند سیستم خنک‌کننده پیشرفته و نمایشگرهای با کیفیت بالا مجهز شده‌اند تا بتوانند نیازهای بازی‌های سنگین و گرافیکی را برآورده کنند.

ویژگی‌های لپ تاپ گیمینگ​

۱. سخت‌افزار قدرتمند​

لپ‌تاپ‌های گیمینگ معمولاً به سخت‌افزارهای پیشرفته‌ای مجهز هستند:

• پردازنده (CPU): پردازنده‌های چند هسته‌ای با سرعت بالا که قادر به اجرای بازی‌ها و برنامه‌های جانبی سنگین هستند.
• کارت گرافیک (GPU): کارت‌های گرافیکی مستقل (Dedicated GPU) از برندهایی مانند NVIDIA و AMD که برای پردازش گرافیکی پیشرفته طراحی شده‌اند.
• حافظه رم (RAM): معمولاً ۱۶ گیگابایت یا بیشتر، برای اجرای روان بازی‌ها و پشتیبانی از چندوظیفه‌ای.
• ذخیره‌سازی: ترکیبی از SSD برای سرعت بالا و HDD برای فضای ذخیره‌سازی بیشتر.

۲. نمایشگر با کیفیت بالا​

• رزولوشن بالا (Full HD، QHD یا 4K) برای نمایش تصاویر شفاف و با جزئیات.
• نرخ تازه‌سازی سریع (120Hz، 144Hz یا بیشتر) برای تجربه بازی روان و بدون لگ.
• زمان پاسخ‌دهی کم برای کاهش تأخیر.

۳. سیستم خنک‌کننده پیشرفته​

به دلیل سخت‌افزار قدرتمند، لپ‌تاپ‌های گیمینگ به سیستم‌های خنک‌کننده قوی مجهز هستند که شامل فن‌های چندگانه یا خنک‌کننده‌های مایع می‌شوند.

۴.کیبورد گیمینگ​

• کلیدهای مکانیکی یا نیمه‌مکانیکی کیبورد گیمینگ در لپ تاپ برای دقت بیشتر.
• پشتیبانی از Anti-Ghosting و N-Key Rollover برای ثبت هم‌زمان چندین کلید.

کاربردهای فراتر از گیمینگ​

لپ‌تاپ‌های گیمینگ تنها برای بازی طراحی نشده‌اند. این دستگاه‌ها برای کارهای حرفه‌ای مانند تدوین ویدیو، طراحی سه‌بعدی، شبیه‌سازی‌های علمی و اجرای نرم‌افزارهای مهندسی نیز مناسب هستند. قدرت پردازشی بالا و گرافیک قوی، این دستگاه‌ها را به ابزاری همه‌کاره تبدیل کرده است.

لپ‌تاپ گیمینگ انتخابی ایده‌آل برای گیمرهایی است که به دنبال تجربه‌ای حرفه‌ای از بازی‌ها در کنار قابلیت حمل هستند. این دستگاه‌ها با سخت‌افزار قدرتمند، طراحی جذاب و ویژگی‌های پیشرفته، نیازهای بازی‌کنندگان حرفه‌ای و کاربران عمومی را برآورده می‌کنند. با این حال، پیش از خرید لپ تاپ گیمینگ باید بودجه و نیازهای خود را به دقت بررسی کنید تا بهترین گزینه را انتخاب کنید.

مقایسه سیستم دسکتاپ گیمینگ و لپ تاپ گیمینگ​

برای انتخاب بین سیستم دسکتاپ گیمینگ و لپ‌تاپ گیمینگ، باید تفاوت‌های کلیدی آن‌ها را بررسی کنید.

سیستم‌های دسکتاپ گیمینگ به دلیل فضای بیشتر و قابلیت نصب سخت‌افزارهای قدرتمندتر، عملکرد بهتری ارائه می‌دهند. همچنین به دلیل سیستم‌های خنک‌کننده پیشرفته‌تر، دسکتاپ‌ها می‌توانند فشار پردازشی مداوم را بهتر مدیریت کنند. در مقابل لپ‌تاپ‌های گیمینگ با سخت‌افزار فشرده طراحی شده‌اند و عملکرد خوبی ارائه می‌دهند، اما به دلیل محدودیت‌های اندازه و گرما، نمی‌توانند در بلندمدت با دسکتاپ‌ها رقابت کنند.

ارتقا سیستم‌های دسکتاپ به طور کامل ماژولار هستند. کاربران می‌توانند قطعات مختلف مانند پردازنده، کارت گرافیک، رم، و ذخیره‌سازی را به‌راحتی ارتقا دهند. در لپ‌تاپ‌های گیمینگ، امکان ارتقا محدود است. معمولاً فقط رم و حافظه ذخیره‌سازی (SSD یا HDD) قابل تعویض هستند.

کاربرانی که به عملکرد بسیار بالا نیاز دارند، ممکن است مجبور شوند هزینه بیشتری نسبت به دسکتاپ بپردازند.دسکتاپ گیمینگ انتخاب مناسبی برای کاربرانی است که به عملکرد بالا، قابلیت ارتقا، و استفاده در یک مکان ثابت نیاز دارند.
لپ تاپ گیمینگ برای گیمرهایی که به حمل و نقل و انعطاف‌پذیری اهمیت می‌دهند، گزینه بهتری است، حتی اگر به قیمت عملکرد کمتر تمام شود.

نتیجه‌گیری: انتخاب بین دسکتاپ گیمینگ و لپ تاپ گیمینگ​

سیستم گیمینگ رومیزی برای افرادی که به دنبال بهترین تجربه بازی هستند، انتخاب برتری است. این دستگاه‌ها به دلیل سخت‌افزارهای قابل ارتقا، عملکرد بالا، و توانایی اجرای بازی‌های سنگین در تنظیمات گرافیکی پیشرفته، گزینه‌ای ایده‌آل برای گیمرهای حرفه‌ای هستند. با این حال، این مزایا با عدم قابلیت حمل همراه است و استفاده از آن‌ها به یک مکان ثابت محدود می‌شود.

اگر قابلیت حمل برای شما اهمیت ندارد و هدف اصلی‌تان بهره‌برداری از نهایت قدرت پردازشی و گرافیکی است، سیستم دسکتاپ گیمینگ بهترین گزینه برای شما خواهد بود.

گیمفا

 

[Raha]

۱۵ بازی که بیشترین حق انتخاب را به مخاطب می‌دهند...​

حق انتخاب در بازی ها، ارزش تکرار آن‌ها را به شدت بالا می‌برد. در اینجا به ۱۵ بازی می‌پردازیم که بیشترین حق انتخاب را به مخاطب می‌دهند.

اضافه شدن گزینه‌ی «انتخاب» قطعاً یکی از بهترین اتفاقاتی بود که می‌توانست برای بازی‌های ویدیویی بیفتد. نه تنها شما می‌توانید یک بازی را با ترجیح خود پیش ببرید، بلکه وقتی بازی تمام می‌شود و تصمیم می‌گیرید آن را از اول شروع کنید، این بار می‌توانید مسیری کاملاً متفاوت از بار اول انتخاب کرده و از بازی لذت ببرید. انگار دارید سناریوهای مختلف داستان موردعلاقه‌تان را مرور می‌کنید. علاوه بر این، بحث «انتخاب» دقیقاً آن چیزی است که مدیوم بازی‌های ویدیویی را از سایر مدیوم‌ها، مانند سینما و کتاب متمایز می‌کند. به عبارت دیگر شما در بطن ماجرایید و داستان شخصیت‌ بازی، در واقع داستان شماست.

انتخاب تا حدی در همه‌ی بازی‌های ویدیویی وجود دارد. شما حتی در خطی‌ترین بازی‌ها نیز استراتژی حمله و دفاع را خودتان می‌چینید یا برای مثال شمایید که تصمیم می‌گیرید منابع‌تان را چگونه مدیریت کنید و ابتدا کدامیک از دشمنان پیش روی‌تان را از پا در بیاورید. اما برخی دیگر از بازی‌ها به این میزان رضایت نداده و خیلی جدی‌تر مقوله‌ی انتخاب را گسترش داده‌اند. در این مقاله به ۱۵ بازی که تعداد و تاثیر انتخاب‌های شما در آن‌ها بالاست را مورد بررسی قرار داده‌ایم. در ادامه با ما همراه باشید.

۱۵- The Sims 4

همگی سری Sims را می‌شناسیم، حتی اگر هیچ‌وقت آن را بازی نکرده باشیم! The Sims 4 یک شبیه‌ساز زندگی است که شما را به دنیایی بی‌پایان از خلاقیت و انتخاب‌ها دعوت می‌کند. شما می‌توانید شخصیت‌ها، خانه‌ها و حتی زندگی کامل را طراحی کنید. این بازی شما را قادر می‌سازد که زندگی ایده‌آل خود را بسازید یا سناریوهای عجیب و غریب را تجربه کنید.

از جزئیات کوچک مانند انتخاب دکوراسیون خانه گرفته تا تصمیمات بزرگ‌تر مانند روابط و شغل شخصیت‌ها، The Sims 4 آزادی بی‌نظیری به شما می‌دهد. این بازی به شما اجازه می‌دهد تا کنترل کامل زندگی دیجیتال‌تان را در دست بگیرید و دنیای خود را بسازید.

۱۴- The Outer Worlds

یکی از آندرریتد‌ترین بازی‌های سال‌های اخیر، همین بازی The Outer Worlds است. این بازی با ارائه انتخاب‌های فراوان در داستان و گیم‌پلی، شما را در دنیایی علمی-تخیلی غوطه‌ور می‌کند و از نحوه تعامل با شخصیت‌ها گرفته تا پایان‌بندی‌ها، همه چیز در دستان شماست. طراحی رنگارنگ و طنزآمیز بازی نیز تجربه‌ای متفاوت و سرگرم‌کننده ارائه می‌دهد.

The Outer Worlds به شما اجازه می‌دهد که داستان خود را بسازید و با انتخاب‌های خود مسیر بازی را تغییر دهید. تأثیر انتخاب‌ها بر دنیای بازی و داستان، این اثر را به یک تجربه فراموش‌نشدنی تبدیل کرده است.

۱۳- Baldur’s Gate 3

نسخه جدید Baldur’s Gate با عمق و جزئیات بی‌سابقه‌اش شما را به دنیایی پر از انتخاب‌های متنوع می‌برد. این بازی ترکیبی از داستان‌سرایی قوی و آزادی عمل بی‌نظیر است. شما می‌توانید شخصیت خود را با دقت بسازید و هر انتخابی که می‌کنید بر داستان تأثیر می‌گذارد.

تعامل با شخصیت‌های متنوع، تصمیم‌گیری‌های پیچیده و جهان غنی بازی، تجربه‌ای شخصی و منحصربه‌فرد ایجاد کرده‌اند. Baldur’s Gate 3 استاندارد جدیدی برای بازی‌های نقش‌آفرینی تعیین کرده است.

۱۲- Red Dead Redemption 2

در دنیای پرجزئیات Red Dead Redemption 2، شما نه تنها کنترل داستان بلکه کنترل شخصیت آرتور مورگان را نیز در دست دارید. انتخاب‌هایی که می‌کنید، بر شخصیت و روابط او تأثیر می‌گذارند و حتی سرنوشت داستان را تغییر می‌دهند.

علاوه بر این، آزادی در کاوش دنیای بازی و انجام فعالیت‌های جانبی، تجربه‌ای بی‌نظیر ایجاد می‌کند. از شکار حیوانات گرفته تا بازی‌های کارتی و حتی تعامل با NPCها، همه چیز به طور واقع‌گرایانه‌ای طراحی شده است. دنیای بازی به قدری پویاست که هر بار به آن بازگردید، چیز جدیدی برای کشف خواهید یافت. فرق این بازی با شاهکار دیگر راک استار، یعنی GTA این است که شما تاثیر کارهای خود را هم در پایان‌بندی داستان و هم بارها و بارها در جریان بازی می‌بینید و همین موضوع است که آزادی عمل بازی را لذت‌بخش‌تر می‌کند.

۱۱- Fallout: New Vegas

کمی به عقب‌تر برمی‌گردیم، زمانی که شاهکار Obsidian به نام New Vegas به بازار آمده بود. Fallout: New Vegas یکی از شاهکارهای سبک نقش‌آفرینی است که تأثیر انتخاب‌ها را در مقیاس وسیع‌تری نشان می‌دهد. اینجا صحبت از کلیشه‌های نقش‌آفرینی مانند انتخاب اسلحه و کلاس کاراکتر نیست، بلکه باید در نظر بگیرید دوستی با یک گروه، گروهی دیگر را در مقابل شما قرار می‌دهد!

داستان غنی و مأموریت‌های فرعی پر از جزئیات، تجربه‌ای بی‌نظیر ارائه می‌دهند. انتخاب‌های شما نه تنها بر روایت بلکه بر محیط و روابط بین جناح‌ها نیز تأثیر می‌گذارند. New Vegas بدون شک یک شاهکار است که به الگویی برای بازی‌های پس از خودش قرار گرفت.

۱۰- The Walking Dead/ Wolf Among Us

بازی‌های Telltale همیشه بر پایه انتخاب‌های احساسی و دشوار بنا شده‌اند. هر دیالوگ یا تصمیم شما در این بازی‌ها می‌تواند رفتار سایر کاراکترها با شما را تغییر دهد. بازی‌های Telltale به‌طور خاص بر شخصیت‌پردازی و روایت داستانی تمرکز دارند.

The Walking Dead با داستان‌سرایی احساسی و طراحی کاراکترهایی که به‌راحتی نمی‌توان فراموششان کرد، شما را در دنیایی پسا‌آخرالزمانی غوطه‌ور می‌کند. از سوی دیگر، The Wolf Among Us شما را به دنیایی نوآر و مرموز می‌برد که تصمیم‌گیری‌هایتان بر تمام جریان داستان تأثیر می‌گذارد. شاید در این بازی‌ها انتخاب‌های شما تاثیر مستقیمی بر پایان‌بندی داستان نداشته باشند، اما بار احساسی و عذاب وجدانی که پس از هر انتخاب حس می‌کنید، تجربه‌ی این بازی‌ها را بسیار لذت‌بخش کرده است.

۹- Fable Series

Fable یکی از اولین سری‌هایی بود که انتخاب‌های بازیکن را به‌طور عمیق در گیم‌پلی خود ادغام کرد. هر تصمیمی که می‌گیرید، بر ظاهر شخصیت و نحوه تعامل دیگران با شما تأثیر می‌گذارد.

این سری با ترکیب طنز، فانتزی و انتخاب‌های تعاملی، تجربه‌ای منحصربه‌فرد ارائه می‌دهد که هنوز هم به‌یادماندنی است. دنیای بازی پر از مأموریت‌های فرعی، اسرار و انتخاب‌های اخلاقی است که می‌توانند پیامدهای شگفت‌انگیزی داشته باشند. داستان جذاب و فضای دلنشین بازی باعث شده Fable همچنان در قلب طرفداران جای داشته باشد.

۸- Cyberpunk 2077

اگرچه هنگام عرضه با مشکلاتی روبرو شد، اما Cyberpunk 2077 همچنان یکی از آزادترین بازی‌ها در انتخاب است. از شخصی‌سازی شخصیت گرفته تا انتخاب روش پیشبرد داستان، این بازی پر از فرصت‌هایی برای خلاقیت است.

هر تصمیم شما در Night City تأثیری واقعی دارد؛ از انتخاب جناح‌ها گرفته تا تعامل با شخصیت‌های فرعی. این بازی آزادی عمل را به سطحی جدید می‌برد. شهر بازی با جزئیات فراوان و فعالیت‌های متنوع طراحی شده است که می‌تواند ساعت‌ها شما را مشغول نگه دارد. داستان چندلایه و مأموریت‌های جانبی به این جهان زندگی می‌بخشند.

۷- Divinity: Original Sin 2

این عنوان با ارائه انتخاب‌های عمیق و تأثیرگذار، یکی از بهترین بازی‌های نقش‌آفرینی تاریخ محسوب می‌شود. هر انتخاب شما در گفتگوها یا مبارزات می‌تواند به نتایج غیرمنتظره‌ای منجر شود و تجربه بازی را شخصی‌سازی کند.

ترکیب مبارزات نوبتی و روایت تعاملی، Divinity را به یک شاهکار در سبک RPG تبدیل کرده است. این بازی به شما اجازه می‌دهد که داستان خود را خلق کنید. علاوه بر این، شخصیت‌پردازی عمیق و دنیای گسترده بازی، حس ماجراجویی و کشف را به اوج می‌رساند. همکاری چندنفره نیز به بازیکنان اجازه می‌دهد که داستان را به صورت جمعی تجربه کنند و تصمیمات پیچیده‌تری بگیرند.

۶- Hitman Series

سری Hitman فوق‌العاده است! نه تنها شما برای از پا درآوردن هدف‌تان چندین و چند راه مختلف دارید، بلکه می‌توانید تمام این راه‌ها را بی‌خیال شوید و هر مرحله را به یک میدان جنگ تمام عیار تبدیل کنید. اما اگر اهل مخفی‌کاری هستید، این بازی یک بهشت خلاقانه است.

هر مرحله به‌عنوان یک زمین بازی عمل می‌کند که می‌توانید استراتژی‌های متنوعی در آن اجرا کنید. آزادی عمل در این سری به حدی بالاست که هیچ‌گاه دو بازیکن تجربه‌ای یکسان نخواهند داشت. محیط‌های خلاقانه، ابزارهای متنوع و شخصیت‌های جذاب هر مأموریت را به یک پازل منحصربه‌فرد تبدیل می‌کنند. حتی کوچک‌ترین تصمیم‌ها می‌توانند تفاوت بزرگی در نتایج ایجاد کنند. این تنوع و عمق باعث شده سری Hitman همچنان یکی از بهترین گزینه‌ها برای عاشقان مخفی‌کاری باشد.

۵- Detroit: Become Human

بازی‌های دیوید کیج همگی پر از انتخاب‌های گوناگون‌اند، اما Detroit: Become Human که آخرین بازی او محسوب می‌شود، در سطح دیگریست! Detroit شما را به آینده‌ای می‌برد که انسان‌ها و اندرویدها در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، اما انتخاب‌های شماست که داستان را شکل می‌دهد. این بازی با استفاده از چندین شخصیت قابل بازی، شما را در موقعیت‌هایی پیچیده و احساسی قرار می‌دهد که هر کدام می‌توانند به پایانی متفاوت منجر شوند.

از انتخاب‌های ساده در گفتگوها گرفته تا تصمیماتی که جان شخصیت‌ها را تعیین می‌کنند، Detroit هر لحظه شما را درگیر خود می‌کند. گرافیک بی‌نظیر و روایت چندلایه بازی نیز به تجربه آن عمق بیشتری می‌بخشد.

۴- The Witcher 3: Wild Hunt

یکی از بهترین بازی‌های تاریخ که هرچه از آن بگوییم کم گفته‌ایم. هیچ‌چیز به اندازه داستان‌سرایی بی‌نظیر Witcher 3 تجربه‌ای به یادماندنی ایجاد نمی‌کند. شما در نقش گرالت، شکارچی هیولا، با جهانی پر از داستان‌ها و مأموریت‌های فرعی روبرو می‌شوید که هر کدام می‌توانند روند بازی را تغییر دهند. انتخاب‌های شما در دیالوگ‌ها و تصمیمات اخلاقی تأثیری عمیق بر دنیای بازی دارند.

این آزادی تنها به داستان محدود نمی‌شود؛ حتی در مبارزات و جستجوی آیتم‌ها نیز انتخاب‌های متنوعی دارید. جهان باز و غنی بازی شما را به جایی می‌برد که هر گوشه‌اش حرفی برای گفتن دارد و انتخاب‌هایتان بخشی از این روایت می‌شود.

۳- Disco Elysium

عنوانی که بی‌سروصدا و بی‌ادعا آمد و به سرعت جای خودش را به عنوان یکی از منحصربفردترین بازی‌های جهان پیدا کرد. Disco Elysium با رویکردی متفاوت به داستان‌سرایی، شما را در دنیایی تاریک و پر از انتخاب‌های فلسفی قرار می‌دهد. این بازی به‌جای مبارزه‌های معمول، بر تصمیم‌گیری و گفتگو تمرکز دارد. شما به‌عنوان کارآگاهی که حافظه خود را از دست داده است، باید حقیقت را کشف کنید و در عین حال با خود و دیگران روبرو شوید.

جذابیت اصلی بازی در انتخاب‌های بی‌پایانی است که پیش روی شما قرار می‌دهد. از نگرش‌های سیاسی گرفته تا تعامل با شخصیت‌های فرعی، همه چیز در اختیار شماست. همین عمق و جزئیات باعث شده این عنوان به یکی از شاهکارهای مدرن تبدیل شود.

۲- Mass Effect Series

داستان‌گویی تعاملی هرگز به اندازه سری Mass Effect جذاب و هیجان‌انگیز نبوده است. این بازی به شما اجازه می‌دهد نه تنها سرنوشت کهکشان را تعیین کنید، بلکه روابط عمیقی با همراهانتان بسازید. از گفتگوهای پیچیده گرفته تا انتخاب‌های اخلاقی سخت، Mass Effect هر لحظه شما را درگیر خود می‌کند.

اما آنچه این سری را خاص می‌کند، تأثیر انتخاب‌های شما در تمام طول سه‌گانه است. تصمیماتی که در اولین بازی می‌گیرید، حتی در آخرین لحظات بازی سوم نیز بازتاب پیدا می‌کنند. این میزان از عمق و تأثیرگذاری باعث شده Mass Effect همچنان در میان بهترین‌های نقش‌آفرینی جای داشته باشد. اگر موفق به تجربه‌ی این سری نشدید، می‌توانید سری به نسخه‌ی Legendary Edition بزنید و هر سه بازی را یکجا تجربه کنید.

۱- The Elder Scrolls V: Skyrim

اگر دنبال دنیایی بی‌پایان برای کاوش هستید، Skyrim همان چیزی است که آرزویش را داشتید. این بازی شما را در قلب یک دنیای فانتزی قرار می‌دهد که می‌توانید در آن هر نقشی که دوست دارید ایفا کنید: از جنگجویی بی‌رحم گرفته تا جادوگر مرموز یا حتی دزدی که در سایه‌ها زندگی می‌کند. امکانات شخصی‌سازی بی‌شمار و انتخاب‌های اخلاقی، تجربه‌ای واقعاً منحصربه‌فرد ایجاد می‌کند.

اما این آزادی بی‌پایان بدون پیامد نیست. در دنیای Skyrim هر انتخاب شما می‌تواند باعث تغییر روابط با جناح‌ها یا حتی تغییر سرنوشت شخصیت‌ها شود. از پیوستن به انجمن‌های مرموز تا تصمیم‌گیری در مورد جنگ داخلی، شما هستید که سرنوشت این دنیا را رقم می‌زنید. شاید همین است که Skyrim حتی پس از گذشت بیش از یک دهه همچنان زنده و محبوب باقی مانده است.


گبمفا

 

[Raha]

مقایسه آمار فروش ایکس باکس وان و ایکس باکس سری ایکس/اس منتشر شد...​

مجموعه مقالات مقایسه آمار فروش VGChartz ماهانه به‌روزرسانی می‌شود که به مقایسه‌ای متفاوت از فروش کنسول‌های بازی می‌پردازد. این نمودارها شامل مقایسه‌هایی میان پلی استیشن ۵، ایکس باکس سری ایکس/اس، نینتندو سوییچ و همچنین پلتفرم‌های قدیمی‌تر هستند.

حال این مجموعه به مقایسه فروش جهانی کنسول‌های نسل ۸ و ۹ مایکروسافت پرداخته است.


ایکس باکس سری ایکس/اس در نوامبر ۲۰۲۰ و ایکس باکس وان در نوامبر ۲۰۱۳ عرضه شدند، به همین دلیل دوره‌های تعطیلات برای این دو کنسول یکسان است. مقایسه فروش جهانی این دو کنسول با توجه به نمودارهای بالا به این صورت می‌شود:

• میزان فروش ۱۲ ماه اخیر در بازه زمانی مشابه: ایکس باکس وان ۳.۵۳ میلیون واحد بیشتر فروخته است.
• فاصله فروش کلی در بازه زمانی مشابه: ایکس باکس وان ۴.۸۶ میلیون واحد جلوتر است.
• فروش ایکس باکس سری ایکس/اس در ۴۹ ماه: ۳۱.۲۱ میلیون واحد
• فروش ایکس باکس وان در ۴۹ ماه: ۳۶.۰۶ میلیون واحد

در نوامبر ۲۰۲۴ که ۴۹امین ماه عرضه ایکس باکس سری ایکس/اس است، ایکس باکس وان همچنان فروش بهتری داشته و فاصله فروش در بازه زمانی مشابه به نفع آن افزایش پیدا کرده است. ایکس باکس سری ایکس/اس در ۴۹ ماه به فروش ۳۱.۲۱ میلیون واحدی رسیده، در حالی که ایکس باکس وان در همین بازه زمانی ۳۶.۰۶ میلیون واحد فروش داشته است.

همچنین فروش کلی ایکس باکس وان ۵۷.۹۶ میلیون واحد از زمان عرضه است اما ایکس باکس سری ایکس/اس ۲۶.۷۵ میلیون دستگاه کمتر به ثبت رسانده.


گیمفا

 

[Raha]

۸ شخصیت بازی های ویدیویی که به طور تصادفی به شرور تبدیل شدند...​

افراد شرور با شرارت به دنیا نیامده‌اند بلکه تحت شرایطی به یک فرد بد تبدیل می‌شوند. در واقع این افراد با پلیدی متولد نمی‌شوند، بلکه بر اثر اتفاق و بر حسب حادثه به تاریکی روی می‌آورند.

تراژدی این افراد نشان می‌دهد که چگونه یک اتفاق می‌تواند حتی خوب‌ترین شخصیت‌ها را به انجام کارهای عجیب و وحشتناک وادار کند. آن‌ها به طور ذاتی شرور نیستند یا از روی نفرت خلق شده‌اند، اما قطعاً شروران داستان خود هستند. اگر کنجکاوید که ببینید چه نوع حادثه‌ای منجر به سقوط اخلاقی این افراد شده است، این مطلب پاسخ‌هایی را برای شما خواهد داشت.

هشدار: این مطلب بخش‌هایی از داستان بازی‌ها را اسپویل می‌کند.

۸. Hannah و معدنچیان در Until Dawn​

Wendigoها به عنوان هیولاهایی گوشت‌خوار، آنتاگونیستهای اصلی Until Dawn به شمار می‌روند که شخصیت‌های اصلی بازی را در طول اقامت خود در کلبه کوهستانی شکار می‌کنند.

دلیل وجود وندیگوها در این منطقه تا پایان بازی به عنوان یک راز باقی می‌ماند، اما وقتی حقیقت را کشف می‌کنید، متوجه می‌شوید که هیولاها قربانیان شرایط بد هستند. در اواخر بازی متوجه می‌شوید که وندیگوها انسان‌هایی هستند که به دلیل خوردن گوشت انسان مورد نفرین قرار گرفتند و به هیولا تبدیل شده‌اند. با بررسی بیشتر این راز متوجه می‌شوید که اغلب وندیگوهای کوه، معدنچی‌هایی هستند که به دلیل گیر افتادن در اعماق زمین مجبور به آدمخواری شدند.

یکی از این موجودات Hannha نام دارد و دوست بازماندگان است که ظاهراً در بخش ابتدایی بازی پس از سقوط از صخره جان خود را از دست می‌دهد. در واقعیت او از سقوط جان سالم به در برد، اما در معادن گیر افتاد و مجبور شد برای زنده ماندن جسد خواهرش را بخورد.

با توجه به اینکه سقوط هانا به دلیل شوخی دوستانش با او اتفاق افتاده است، شاید شرورهای واقعی افرادی بودند که شما در طول این مدت سعی داشتید آن‌ها را نجات دهید.

۷. Silver the Hedgehog در بازی Sonic 06​

Silver the Hedgehog از شخصیت‌های قابل بازی Sonic ’06 است که به عنوان یک آنتاگونیست در خط داستانی Sonic و Shadow عمل می‌کند. او از ناکجاآباد ظاهر می‌شود، به دو شخصیت اصلی دیگر حمله کرده و شما را با توانایی‌های روانی خود مبهوت می‌کند.

با این حال، خط داستانی سیلور نشان می‌دهد که تصمیم او برای انجام چنین اعمالی، در واقع نتیجه یک اتفاق است. سیلور در واقع یک مسافر زمان بوده که به گذشته سفر می‌کند تا هیولای معروف به Mephistopheles را قبل از اینکه بتواند جهان را نابود کند، از بین ببرد. از آنجایی که سیلور فقط یک نگاه اجمالی به Mephistopheles دارد، آن هم در حالی که خود را به شکل Shadow در آورده بود، او به تعقیب هر چیزی شبیه به جوجه تیغی ادامه می‌دهد.

با توجه به تفاوت ظاهری Shadow و Sonic، شاید عجیب باشد که Silver آن‌ها را با یکدیگر اشتباه بگیرد اما این اولین بار نیست، زیرا حتی دوست نزدیک سونیک نیز کاری مشابه در Sonic Adventure انجام داده بود.

۶. Knight Artorias در Dark Souls​

Knight Artorias یکی از به یاد ماندنی‌ترین باس‌های بسته‌الحاقی بازی Dark Souls 1 به شمار می‌رود و تقریباً همه بازیکنان از مبارزه با او به ستوه آمدند. او یک حریف فوق‌العاده خطرناک است که Abyss را به هر کجا که می‌خواهد، گسترش می‌دهد.

در نگاه اول، به نظر می‌رسد که Artorias یکی دیگر از صدها شخصیت شرور و دیوانه Dark Souls است، اما در واقعیت او تنها یک عروسک خیمه شب بازی شیطانی بزرگ‌تر است. لقب Abysswalker شوالیه آرتوریاس به نبرد نافرجام او علیه Abyss اسرارآمیز اشاره دارد که در نهایت او را فاسد کرد و ذهنش را درهم شکست.

آرتوریاس در حقیقت یکی از بزرگترین قهرمانان Anor Londo بود، اما حماسه او برای نجات شهر اولاسیل شکست خورد و این به قیمت نابودی خودش تمام شد.

۵. Detlaff در The Witcher 3​

Detlaff Van Der Eretein آنتاگونیست اصلی بسته الحاقی The Witcher 3: Blood and Wine است؛ خون آشامی که علی‌رغم داشتن لقب هیولای مخوف Beauclair، در واقع شخصیت نسبتاً دلسوزی است که قصد نداشت قتل‌هایی را مرتکب شود که گرالت به خاطر آن‌ها او را تعقیب می‌کند.

با وجود اینکه Detlaff مسئول کشتن چهار شوالیه در بخش ابتدایی DLC است، اما طی داستان متوجه می‌شوید که وی این کار را با نیت بدی انجام نداده و هدف واقعی‌ او نجات عشق ربوده شده‌، Syanna، بوده است.

ماهیت اتفاقی بودن اعمال شرورانه او زمانی بیشتر آشکار می‌شود که مشخص می‌گردد سیانا ربوده شدن خود را صحنه‌سازی کرده بود تا Detlaff شوالیه‌ها را بکشد. دلیل سیانا برای چنین نقشه شیطانی‌ای چیزی جز انتقام بابت تبعید شدنش از Toussaint نبود.

پس از اینکه Detlaff متوجه حقیقت می‌شود، تصمیم می‌گیرد تا شهر Beauclair را به وحشت بیندازد تا سیانا مجبور به رویارویی با او شود. Detlaff در وهلۀ اول به هیولای Beauclair تبدیل شد، زیرا فکر می‌کرد در حال نجات معشوقه‌اش است.

۴. King Dedede در Kirby’s Adventure​

King Dedede یک شخصیت شرور نمادین از سری Kirby است که سعی می‌کند حکومت خود را بر موجودات سرزمین رویاها اعمال کند. این پنگوئن در بازی Kirby’s Adventure نیز نقش شرور را دارد، اما در این عنوان خاص، شرارت او به دلیل انگیزه‌های معمول نیست، بلکه ناشی از یک اشتباه ساده و احمقانه است.

در این عنوان، King Dedede با به دام انداختن The Nightmare، شرور اصلی بازی، در داخل Star Rod و سپس شکستن آن به هفت تکه سرزمین رویا را نجات می‌دهد.

اما فاجعه این است که King Dedede با استفاده از Star Rod، به طور تصادفی قدرت Spring سرزمین رویا را می‌رباید که مسئول رویاهای خوشایند همه ساکنان Dream Land است. تصمیم وی در نهایت او را به عنوان یک شرور داستان معرفی می‌کند و بدتر از آن، باعث می‌شود Kirby ناخواسته The Nightmare به دام افتاده را آزاد کند.

حتی زمانی که Dedede می‌خواهد نقش قهرمان را بازی کند، باز هم اشتباهی از او سر می‌زند.

۳. King Rhobar III در بازی Arcania: Gothic 4​

King Rhobar III قهرمان اصلی و بی‌نام سه بازی اول سری Gothic است که به شرور اصلی نسخه چهارم این مجموعه تبدیل می‌شود. ممکن است از خود بپرسید که آیا این تغییر ناگهانی مربوط به کلیشه قدیمی «آنقدر زندگی کن که ببینی خودت یک شرور می‌شوی» است؟ اما در واقعیت، دلیل اینکه شخصیت مذکور به یک تهدید تبدیل می‌شود، تنها یک اتفاق ساده است.

داستان بازی توضیح می‌دهد که Rhobar پس از آزاد کردن تصادفی Sleeper، شیطانی که در اولین بازی Gothic شکست می‌دهد، تبدیل به یک مستبد ظالم می‌شود. Sleeper بلافاصله بعد از آن کنترل ذهن او را به دست می‌گیرد و او را به یک دیوانه آدم‌کش تبدیل می‌کند.

۲. Princess Kenny در South Park: The Stick of Truth​

شخصیت Kenny از سری South Park یکی از بدشانس‌ترین کاراکترها محسوب می‌شود. چرخه‌ بی‌پایان از مرگ‌های تصادفی و ترسناک او در بازی نقش‌آفرینی South Park: The Stick of Truth نیز گنجانده شده است، جایی که در واقع این مرگ‌ها و بدشانسی به عنوان وسیله‌ای برای تبدیل او به شرور اصلی استفاده می‌شود.

کِنی در نهایت به یک زامبی نازی تبدیل می‌شود و نقش باس نهایی بازی را دارد. آخرین سکانس نیز یک آشفتگی پر هرج و مرج به حساب می‌آید که در آن کنی فجایع مختلفی را پشت سر هم تحمل می‌کند تا زمانی که بدن مثله شده او به یک هیولای مرده تبدیل می‌شود که باید در مقابل او قرار بگیرید.

۱. Skull Kid در The Legend of Zelda: Majora’s Mask​

Skull Kid شاید یکی از غم‌انگیزترین شخصیت‌های شرور فرنچایز The Legend of Zelda باشد. اگرچه او آنتاگونیست اصلی بازی محسوب می‌شود، اما در واقعیت، تنها یک کودک درمانده است که در مکان نامناسب در زمان اشتباه قرار می‌گیرد.

Skull Kid پس از ربودن ماسکی منحصر به فرد از یک فروشنده ماسک، به شرور تبدیل می‌شود. قدرت ماسک او را فاسد می‌کند، کنترل ذهنش را در دست می‌گیرد و او را وادار می‌کند که با استفاده از جادوی آن، جهان را نابود کند.

با توجه به این واقعیت که Skull Kid یک دزد است، احتمالاً او را مستحق چنین سرنوشتی بدانید، اما این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که او در شرایط خاصی قرار داشته است. Skull Kid با همه شوخی‌ها و سرقت‌هایش، تنها یک بچه بازیگوش است که می‌خواهد خوش بگذراند و عامل اصلی اعمال شرورانه‌اش، نقاب جادویی است که بر صورت دارد.


گیمفا

 

[Raha]

۸ بازی که دیدگاه ما را نسبت به جهان تغییر دادند...​

شکی نیست که بیشتر مردم، برای ثبت لحظاتی خوش و دوری از گرفتاری‌های روزمره، به تجربه بازی‌های ویدیویی روی می‌آورند، اما همه آثار صنعت بازی همیشه سرگرمی‌های دورریختنی و یک بار مصرف نیستند.

صنعت بازی این پتانسیل را دارد که ابعاد گسترده‌ای از دنیای اطرافمان را به ما نشان دهد و در شرایط خاص، تأثیر عمیقی بر نگرش ما نسبت به جهان بگذارد یا حتی دیدگاه ما را به ‌کلی متحول کند. می‌توان گفت پیوند هنر و بازی هنگامی ثمر می‌دهد که درهای جدیدی به روی دیدگاه و احساس مخاطب باز شود. ممکن است به تجربه یک بارۀ تاثیرگذارترین بازی زندگی خود بسنده کنیم، اما تأثیری که بر زندگیمان گذاشته‌ برای همیشه خود را نمایان کند.

از میان بازی‌هایی که به ما یاد دادند به سیاست انتقادی نگاه کنیم، بازی‌هایی که کمک کردند غم و اندوه خود را فراموش کنیم و بازی‌هایی که انسان بهتری از ما ساختند، به آن‌هایی اشاره خواهیم کرد که منجر شدند به دنبال جایگاه خود در جهان بگردیم و درک بهتری از زندگی پیدا کنیم.

۸. Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty​

Metal Gear Solid 2 بعد از ۲۵ سال هنوز هم اثر جاه‌طلبانه‌ای به‌نظر می‌رسد. سخت است Sons of Liberty را صرفاً یک بازی اکشن و مخفی‌کاری ببینیم، چرا که بسیار جلوتر از زمانه خود بود. کوجیما با این بازی نحوه جریان و چرخش اطلاعات را بررسی کرد و اینکه چگونه فناوری مدرن، تشخیص واقعیت از دروغ را سخت می‌کند. آینده و ماهیت رسانه‌های اجتماعی الگوریتم‌محور امروزی، تقریباً در Sons of Liberty پیش‌بینی شده بود.

می‌توان گفت Metal Gear Solid 2 منبع الهام یک نسل از مخاطب‌های جوان شد تا در عین حال که زندگی خود را از دریچه‌ای فلسفی‌تر بررسی می‌کنند، به تاریخ و سیاستی که وجودیت آن‌ها را مشخص کرده، علاقه‌مند شوند. درک کامل چنین اثری برای مخاطب‌های آن دوره دشوار بود، اما استانداردهای جدیدی برای داستان‌سرایی در بازی‌های ویدیویی ایجاد کرد.

برای مخاطب‌های جوان بازی‌های ویدیویی که تازه شروع به تفکر عمیق درباره دنیای گسترده اطراف خود کرده بودند، Sons of Liberty حکم بیدار شدن از خواب را داشت.

۷. Spiritfarer​

از دست دادن عزیزان و عبور از دوران غم و اندوه، از سخت‌ترین جنبه‌های وجودی انسانی هستند. شاید بتوان گفت در این دوره، تاثیر آرامش‌بخش فیلم‌ها، موسیقی‌ها و حتی بازی‌های ویدیویی بیش از پیش نمایان می‌شود.

Spiritfarer به طرز عمیقی به واقعیت‌ مرگ و دنیای پس از آن پرداخته و مخاطب در نقش استلا به ارواح مردگان کمک می‌کند تا به دنیای پس از مرگ بروند. برای درک بهتر بازی، لازم نیست به دنیای پس از مرگ اعتقاد داشته باشید. مرگ در Spiritfarer هولناک نیست و در قالب یکی از واقعیت‌های زندگی به تصویر کشیده می‌شود.

این بازی با یادآوردی ارزش زندگی در لحظه، به افراد زیادی کمک کرد تا با اندوه و واقعیت مرگ کنار بیایند.

۶. Dark Souls​

بدون شک Dark Souls و ژانر سولزبورن صبر و استقامت علاقه‌مندان را بالا برد. در عین حال که بسیاری از مخاطب‌ها مجذوب بازی‌های FromSoftware نمی‌شوند، اما آن دسته از طرفداران تسلیم‌ناپذیر صنعت بازی دائماً تلاش خواهند کرد تا طعم موفقیت در آثار این شرکت را بچشند. معمولاً راهی برای گذر از سخت‌ترین چالش‌های وجود دارد؛ حتی اگر به معنای تلاش فراوان و تحمل ضربه‌های سخت باس‌ها باشد.

شاید دلیل اصلی محبوبیت ژانر سولزبورن تقویت صبر نباشد، اما میلیون‌ها طرفدار دارد که چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مجذوب چنین ماهیتی شده‌اند.

۵. Life is Strange​

یک دهه پیش، اولین ورودی Life Is Strange منتشر شد و هنوز به خاطر مکانیزم «تصمیم‌گیری و پیامدهای آن» در ذهن مخاطب‌ها جا خوش کرده است.

در این بازی، می‌توان زمان را به عقب برد تا پیامد دیگر تصمیمات خود را در زمان حال ببینیم و به این شکل کاری را انجام دهیم که در دنیای واقعی غیرممکن است. بخش آخر بازی طبیعتاً مخاطب را به تأمل درباره مفهوم «انتخاب» در زندگی واقعی وا می‌داشت؛ اینکه همیشه راه ساده‌تری وجود ندارد و نباید در تصمیم‌گیری‌های دشوار عجله کرد.

Life Is Strange بسیاری را تشویق کرد تا پیامد اقدامات خود را، هر چند جزئی، در نظر بگیرند و تا حد امکان از تصمیمات خود مطمئن باشند.

۴. Death Stranding​

Death Stranding که از آن به عنوان شبیه‌ساز پیاده‌روی و تحویل مرسوله یاد می‌شود، مفهوم به شدت پیچیده و عمیق‌تری ارائه می‌داد.

در وهله اول، بازی بیشتر بر اکتشاف در طبیعتی که هر بخش آن مثل پازلی منحصر به فرد عمل می‌کرد، متمرکز بود. محیط‌های چشم‌نواز بازی، که عمدتاً از جغرافیای ایسلند الهام گرفته شده‌اند، بسیاری را تشویق کرد تا بیرون بروند و از زیبایی‌های طبیعی اطراف محل زندگی خود لذت ببرند.

بازی به مضامین زیادی از جمله روابط انسانی می‌پرداخت و در زمانی عرضه شد که همه جهان به آن نیاز داشت.

۳. God of War (2018)​

سافت ریبوت God of War که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، تاثیر مهمی بر فرنچایز گذاشت، چرا که علاوه بر حفظ گیم‌پلی اکشن و لذت‌بخش خود، داستان‌پردازی و شخصیت‌پردازی سینمایی‌تری را ارائه داد.

اما نمایش رابطه پدر و پسری تاثیرگذارترین ویژگی این اثر به شمار می‌رفت. بسیاری از منتقدان و مخاطب‌های صنعت بازی، اشاره داشتند که God of War (2018) منجر شد به والدین بهتری تبدیل شوند. موضوع اصلی آن نمایش ظرفیت انسان‌ها برای تغییر و بهتر شدن است، صرف‌نظر از اینکه گذشته‌شان چقدر دشوار بوده باشد. بعید است کسی به این بازی فکر کند و جمله «متاسف نباش، بهتر باش» را با خود مرور نکند.

۲. Journey​

برای تحمل زندگی پرمشغله، گاهی لازم است توقفی کوتاه داشته باشیم تا از تمام سفر خود لذت ببریم.

Journey یک بازی دو ساعته و بدون دیالوگ است که به عبور از مناظری زیبا به سمت کوهی در دور دست خلاصه می‌شد. در طول این ماجراجویی، مخاطب‌ها ممکن بود با یکدیگر روبه‌رو شوند، اما تعاملات به همکاری‌های گذرا و تاثیرگذار ختم شده بود.

Journey همچون یک استعاره ساده اما عمیق برای زندگی است؛ اینکه زندگی چیزی جز سفری پر از زیبایی و تعاملات زودگذر با دیگر همسفران نیست.

۱. Like a Dragon​

شاید Yakuza/Like a Dragon به تم ملودراماتیک و شخصیت‌های کارتونی و خنده‌دار خود مشهور باشد، اما تعاملات شخصیت‌ها عمیقاً با صداقت و صمیمیت خاصی همراه است.

در واقع، می‌توان گفت سری بازی Yakuza تنها به ضرب و شتم‌های خیابانی خلاصه نشده و در پس ظاهر زیادی «مردانه» این فرنچایز، به مضامین و مفاهیم عمیقی پرداخته می‌شود.

علاوه بر این، موضوعاتی مانند پشیمانی، بهبود خود، فرصت‌ دوباره و بخشیدن را به‌طور قدرتمندی به تصویر می‌کشد و مخاطب را ترغیب می‌کند تا برخی از این مضامین را در بین مسخره‌بازی‌ها جدی بگیرد.

در نهایت همه انتظار دارند با تجربه سری Yakuza سرگرم شوند، اما مثل بسیاری از آثار بزرگ، این سری نیز بدون پرده درس‌های زیادی به طرفداران می‌دهد.


گیمفا

 

[Raha]

بهترین و پرطرفدارترین بازی های آنلاین و چندنفره حال حاضر گیمینگ...​

در این مقاله به ۱۰ تا از پرطرفدارترین بازی‌های آنلاین جهان در حال حاضر می‌پردازیم.

اینکه بازی‌های آنلاین در سال‌های اخیر چقدر محبوب‌تر شده‌اند بر کسی پوشیده نیست. اگر به خاطر داشته باشید، در نسل هفتم هنوز هم بازی‌های آفلاین و داستان‌محور حرف اول را می‌زدند و حالت آنلاین فقط یک آپشن محسوب می‌شد. از اواخر این نسل با افزایش سرعت جهانی اینترنت و علاقه‌ی روزافزون گیمرها به رقابت‌های آنلاین، سازنده‌ها بیشتر و بیشتر به ساخت بازی‌های آنلاین علاقه نشان دادند؛ تا جایی که اکنون دنیا بدون تصور این بازی‌ها غیرممکن است.

در ۱۰ سال اخیر شاهد بازی‌های آنلاین بسیار خوبی بودیم که هر یک توانستند برای مدتی ما را در دنیای خود غرق کنند. تعدادی از این عناوین در دوران سختی مانند دوران قرنطینه‌ی کرونا، استرس و نگرانی را تا حد ممکن از زندگی مخاطبان‌شان دور کردند. حتی تعداد زیادی از افراد از این طریق دوستان جدیدی پیدا کردند که هنوز هم با آن‌ها در ارتباطند. علاوه بر تمام این جنبه‌های انسانی، بازی‌های آنلاین سبب به وجود آمدن پلتفرم‌هایی مانند Twitch شدند که باعث شد بسیاری از گیمرها با انجام کار موردعلاقه‌ی خود، یعنی بازی کردن، بتوانند برای خودشان کار کنند و پول دربیاورند.

در این مقاله قصد داریم مروری داشته باشیم بر ۱۰ تا از پرطرفدارترین بازی‌های حال حاضر جهان. این مقاله هم به نوعی معرفی این عناوین است، هم نگاهی اجمالی بر عواملی که باعث شدند این عناوین در میان اقیانوسی از عناوین مشابه، تا این حد محبوب باشند. قبل از شروع مقاله این را هم بگویم که این لیست، عناوینی را دربرمی‌گیرد که بر روی PC یا کنسول‌های خانگی منتشر شده‌اند و برای بازی‌های موبایل، مقاله‌ای جداگانه خواهیم داشت. در ادامه همراه ما باشید!

۱۰- Path of Exile 2 (Early Access)

Path of Exile 2 دنباله‌ای بلندپروازانه برای یکی از محبوب‌ترین بازی‌های اکشن نقش‌آفرینی (ARPG) است که توسط Grinding Gear Games توسعه یافته و با ارائه‌ی تجربه‌ای عمیق‌تر، گسترده‌تر و از لحاظ بصری چشم‌نوازتر از نسخه‌ی اول، در مدت کوتاهی موفق شده تمام اینترنت را فرابگیرد. این بازی که در ابتدا قرار بود یک بسته‌ی الحاقی برای Path of Exile باشد، در نهایت به یک دنباله‌ی مستقل تبدیل شد و مکانیک‌های جدید، گرافیک بهبودیافته و داستانی کاملاً تازه را معرفی کرد. سیستم کلاس‌های شخصیت با ۱۲ آرکتایپ جدید گسترش یافته است و بازیکنان می‌توانند ترکیب‌های متنوع‌تری از مهارت‌ها و آیتم‌ها را تجربه کنند. همچنین، سیستم جدید Gem Socketing آزادی عمل بیشتری برای شخصی‌سازی مهارت‌ها فراهم کرده و یکی از مهم‌ترین تغییرات گیم‌پلی به شمار می‌رود.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های Path of Exile 2، طراحی مراحل و باس‌فایت‌های جدید آن است که چالش‌های تاکتیکی بیشتری را در اختیار بازیکنان قرار می‌دهد. سیستم مبارزات نیز با انیمیشن‌های نرم‌تر و جلوه‌های ویژه‌ی چشمگیر ارتقا یافته است، به‌طوری که حملات و مهارت‌ها حس قدرت و تخریب بیشتری را القا می‌کنند. با توجه به اینکه Path of Exile 2 همچنان از Free to Play پیروی می‌کند، انتظار می‌رود که همچنان بتواند در برابر بازی‌های هم‌سبک خود رقابت کند. به‌روزرسانی‌های مداوم، محتوای فصلی و گیم‌پلی چالش‌برانگیز از جمله عواملی هستند که این بازی را به یکی از موردانتظارترین ARPGهای سال تبدیل کرده‌اند.

۹- GTA V Online

Grand Theft Auto V که در سال ۲۰۱۳ توسط Rockstar Games منتشر شد، یکی از موفق‌ترین بازی‌های تاریخ از نظر فروش و محبوبیت است. اما چیزی که باعث شده این عنوان بیش از یک دهه همچنان در صدر فروش بازی‌ها باقی بماند، GTA Online است. این بخش چندنفره، یک دنیای باز وسیع را در اختیار بازیکنان قرار می‌دهد که می‌توانند در آن مأموریت‌های مختلف انجام دهند، در رقابت‌های هیجان‌انگیز شرکت کنند و یا حتی امپراتوری جنایی خود را بسازند. آزادی عمل در GTA Online به حدی بالاست که بازیکنان می‌توانند هر سبک زندگی‌ای که دوست دارند در لس‌سانتوس تجربه کنند؛ از رانندگی‌های دیوانه‌وار گرفته تا ایجاد گروه‌های مافیایی و انجام سرقت‌های بزرگ.

Rockstar به‌طور مداوم محتوای جدیدی برای GTA Online منتشر می‌کند، از جمله رویدادهای ویژه، وسایل نقلیه‌ی جدید، مأموریت‌های داستانی و حالت‌های رقابتی تازه. یکی از به‌یادماندنی‌ترین به‌روزرسانی‌های این بازی، اضافه شدن سرقت‌های آنلاین (Heists) بود که بازیکنان را در قالب تیم‌هایی برای انجام مأموریت‌های بزرگ و پیچیده قرار می‌داد. اقتصاد درون بازی نیز یکی از نکات مهم آن است؛ بازیکنان می‌توانند املاک، کلوپ‌های شبانه و حتی کسب‌وکارهای غیرقانونی خود را خریداری و مدیریت کنند. همه‌ی این ویژگی‌ها باعث شده که GTA Online همچنان یکی از پرطرفدارترین بازی‌های چندنفره‌ی جهان باشد و با خبر انتشار نسخه‌ی نسل بعدی، محبوبیت آن حتی بیشتر هم شده است.

۸- Valorant

Valorant یک شوتر تاکتیکی آنلاین از Riot Games است که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و توانست به سرعت جایگاه خود را در میان رقابتی‌ترین بازی‌های تیراندازی تثبیت کند. این بازی ترکیبی از گیم‌پلی دقیق و استراتژیک Counter-Strike با توانایی‌های ویژه‌ی شخصیت‌های قهرمان‌محور (Agents) است که باعث می‌شود هر مسابقه، تجربه‌ای منحصربه‌فرد داشته باشد. دو تیم پنج‌نفره در مقابل هم قرار می‌گیرند و باید با استفاده از سلاح‌های متنوع، نقشه‌خوانی دقیق و مهارت‌های ویژه‌ی کاراکترها، تیم مقابل را شکست دهند. سیستم اقتصادی بازی و خرید اسلحه در هر راند، شباهت زیادی به Counter-Strike دارد، اما وجود شخصیت‌هایی با قدرت‌های خاص، بُعد تاکتیکی جدیدی به آن اضافه کرده است.

یکی از عوامل موفقیت Valorant، پشتیبانی مستمر Riot Games از بازی است. آن‌ها به‌طور منظم نقشه‌های جدید، شخصیت‌های تازه و سلاح‌های متنوع را به بازی اضافه می‌کنند تا تنوع و جذابیت آن را حفظ کنند. صحنه‌ی ورزش‌های الکترونیکی Valorant نیز به سرعت رشد کرده و مسابقات حرفه‌ای آن میلیون‌ها بیننده را به خود جذب می‌کنند. سرورهای پایدار، سیستم ضدچیت قدرتمند و مکانیک‌های گیم‌پلی منسجم، باعث شده‌اند که این بازی یکی از بهترین گزینه‌ها برای افرادی باشد که به دنبال یک شوتر تاکتیکی رقابتی با گیم‌پلی مدرن و مهیج هستند.

۷- League of Legends

League of Legends یکی از تأثیرگذارترین بازی‌های سبک MOBA در تاریخ بازی‌های ویدیویی است. این بازی که در سال ۲۰۰۹ توسط Riot Games منتشر شد، توانست با گیم‌پلی استراتژیک و عمیق خود، به سرعت به یکی از محبوب‌ترین بازی‌های آنلاین تبدیل شود. بازیکنان در قالب دو تیم پنج‌نفره قرار می‌گیرند و باید با استفاده از قهرمانان (Champions) مختلف و مهارت‌های منحصربه‌فردشان، پایگاه دشمن را نابود کنند. هر قهرمان دارای قابلیت‌های خاص خود است و همین مسئله باعث می‌شود که تاکتیک‌ها و استراتژی‌های مختلفی در هر بازی شکل بگیرد. Riot Games با انتشار به‌روزرسانی‌های مستمر، معرفی قهرمان‌های جدید و متعادل‌سازی مکانیک‌های بازی، موفق شده است که جامعه‌ی بازیکنان را به طور مداوم درگیر نگه دارد.

علاوه بر گیم‌پلی جذاب، League of Legends یکی از بزرگ‌ترین صحنه‌های ورزش‌های الکترونیکی (Esports) را دارد. تورنمنت‌های جهانی این بازی، از جمله World Championship، هر ساله میلیون‌ها بیننده را به خود جذب می‌کنند و جوایز چند میلیون دلاری برای تیم‌های برتر در نظر گرفته می‌شود. Riot Games همچنین محتوای داستانی و رویدادهای ویژه‌ای را برای طرفداران عرضه می‌کند که باعث شده دنیای بازی فراتر از یک رقابت آنلاین صرف باشد. وجود مودهای متنوع، مانند ARAM و Clash، به بازیکنان فرصت می‌دهد که تجربه‌ی متفاوتی از بازی داشته باشند. همه‌ی این عوامل دست به دست هم داده‌اند تا League of Legends پس از سال‌ها، همچنان یکی از پربازیکن‌ترین بازی‌های آنلاین در جهان باقی بماند.

۶- The Sims 4

در حالی که اکثر بازی‌های این لیست تمرکز زیادی روی رقابت و اکشن دارند، The Sims 4 تجربه‌ای متفاوت ارائه می‌دهد. این بازی که توسط استودیوی Maxis توسعه یافته و در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، همچنان یکی از محبوب‌ترین بازی‌های آنلاین است. بازیکنان در آن می‌توانند دنیای مجازی خود را بسازند، شخصیت‌های مختلف را مدیریت کنند و یک زندگی دیجیتالی را تجربه کنند.

یکی از دلایل محبوبیت مداوم The Sims 4، بسته‌های الحاقی گسترده‌ای است که هر سال منتشر می‌شود. از شغل‌های جدید گرفته تا خانه‌های لوکس و سبک‌های زندگی متنوع، این بازی همچنان به ارائه‌ی محتوای تازه ادامه می‌دهد. جامعه‌ی بازیکنان فعال و قابلیت مادسازی نیز به جذابیت آن افزوده است.

۵- Call of Duty

فرانچایز Call of Duty همیشه یکی از پیشتازان بازی‌های شوتر اول‌شخص بوده و نسخه‌های اخیر مانند Modern Warfare II، III و Warzone 2.0 در کنار Black Ops 6 توانسته‌اند میلیون‌ها بازیکن را به سمت خود جذب کنند. اکتیویژن با ارائه‌ی تجربه‌ای سریع، گرافیکی خیره‌کننده و مکانیک‌های جذاب، موفق شده است که گیمرها را در هر نسخه‌ی جدید هیجان‌زده نگه دارد. Warzone 2.0 نیز با حالت بتل رویال خود، رقابت شدیدی را در این ژانر به وجود آورده است.

نکته‌ی مهم در مورد سری Call of Duty، به‌روزرسانی‌های مداوم و تنوع بالای محتوا است. از کمپین‌های داستانی جذاب گرفته تا حالت‌های چندنفره‌ی رقابتی، این بازی همچنان یکی از پربازیکن‌ترین عناوین آنلاین باقی مانده است. انتظار می‌رود Black Ops 6 نیز با نوآوری‌های جدید خود، بار دیگر موفقیت این سری را تداوم بخشد.

۴- Counter Strike 2

سری Counter-Strike همیشه یکی از محبوب‌ترین شوترهای اول‌شخص تاریخ بوده و با انتشار Counter-Strike 2 در سال ۲۰۲۳، این مجموعه بار دیگر به صدر جدول رقابت‌های آنلاین بازگشت. این نسخه که توسط Valve توسعه یافته، بهبودهای گرافیکی گسترده‌ای با استفاده از موتور Source 2 ارائه داده و مکانیک‌های گیم‌پلی را روان‌تر از همیشه کرده است. تغییرات کلیدی مانند گرانولار اسموک و سیستم جدید رتبه‌بندی باعث شده‌اند که این بازی توجه میلیون‌ها بازیکن را به خود جلب کند.

Counter-Strike 2 همچنان یکی از پرطرفدارترین بازی‌های رقابتی در صحنه‌ی ورزش‌های الکترونیکی است. تورنمنت‌های جهانی این بازی جوایز میلیون‌دلاری دارند و مهارت در آن به سطحی از دقت و هماهنگی نیاز دارد که کمتر شوتر دیگری قادر به ارائه‌ی آن است.

۳- Fortnite

وقتی صحبت از یک پدیده‌ی فرهنگی در صنعت بازی‌های ویدیویی می‌شود، فورتنایت همیشه یکی از اولین نام‌هایی است که به ذهن می‌رسد. این بازی که در سال ۲۰۱۷ توسط Epic Games منتشر شد، با گیم‌پلی سریع، گرافیک کارتونی و رویدادهای ویژه‌ی خلاقانه‌اش، بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر ثبت‌شده را به خود جذب کرده است. حالت Battle Royale این بازی توانست خیلی زود به یک ترند جهانی تبدیل شود و با ارائه‌ی محتواهای متنوع، مانند کنسرت‌های زنده و همکاری‌های ویژه با برندهای معروف، جایگاه خود را در میان پرمخاطب‌ترین بازی‌های جهان تثبیت کند.

از دیگر نکات متمایز Fortnite، سیستم ساخت‌وساز در حین مبارزه است که تاکتیک‌های جدیدی را برای بازیکنان به ارمغان آورده. همچنین، این بازی همیشه در حال تغییر است و هر فصل جدید، نقشه‌ها، اسلحه‌ها و مکانیک‌های تازه‌ای را ارائه می‌دهد که بازیکنان را به تجربه‌ی دوباره و دوباره‌ی آن ترغیب می‌کند.

۲- Minecraft

ماینکرفت، شاهکاری که توسط Mojang Studios خلق شد و در سال ۲۰۱۱ منتشر گردید، یکی از پرفروش‌ترین بازی‌های تاریخ با بیش از ۳۰۰ میلیون نسخه‌ی فروخته‌شده است. این بازی سندباکس، آزادی بی‌حدی را برای بازیکنان فراهم می‌کند تا دنیای خود را بسازند، منابع جمع‌آوری کنند، سازه‌های عظیم طراحی کنند و در چالش‌های مختلفی مانند بقا و اکتشاف شرکت کنند. بخش چندنفره‌ی بازی نیز به شدت گسترده است و سرورهای مختلفی وجود دارند که بازیکنان را در جهان‌هایی کاملاً متفاوت قرار می‌دهند.

محبوبیت Minecraft فقط به ساخت و ساز ختم نمی‌شود؛ این بازی نقش مهمی در آموزش، توسعه‌ی مهارت‌های خلاقانه و حتی برنامه‌نویسی ایفا کرده است. علاوه بر این، قابلیت مادسازی یکی از نقاط قوت بزرگ آن است، به‌طوری‌که جامعه‌ی بازیکنان دائماً در حال ایجاد محتوای جدید و هیجان‌انگیز برای این بازی هستند.

۱- ROBLOX

وقتی صحبت از یک پلتفرم بازی‌سازی و تجربه‌ی بازی‌های بی‌نهایت متنوع باشد، ROBLOX بی‌رقیب است. این بازی که در سال ۲۰۰۶ توسط استودیوی ROBLOX Corporation منتشر شد، تبدیل به یک جهان مجازی عظیم شده که در آن کاربران می‌توانند بازی‌های خودشان را بسازند، به اشتراک بگذارند و حتی از آن‌ها کسب درآمد کنند. تعداد بازیکنان فعال ماهانه‌ی این پلتفرم از مرز ۲۰۰ میلیون نفر عبور کرده که نشان از جامعه‌ی فوق‌العاده گسترده‌ی آن دارد. دلیل محبوبیت آن، آزادی بی‌حد و حصر در طراحی بازی‌ها و تنوع بی‌نظیری است که هیچ عنوان دیگری ارائه نمی‌دهد.

نکته‌ی جالب در مورد ROBLOX این است که این پلتفرم صرفاً یک بازی نیست، بلکه یک اکوسیستم کامل برای توسعه‌دهندگان و بازیکنان است. بسیاری از بازی‌های ساخته‌شده در آن میلیون‌ها بازیکن دارند و حتی برخی از آن‌ها توانسته‌اند درآمدهای میلیون دلاری کسب کنند. علاوه بر این، ROBLOX به یکی از پایگاه‌های اصلی متاورس تبدیل شده و تعاملات اجتماعی در آن به مراتب فراتر از یک بازی معمولی است.


گیمفا